با توجه به سخنان اخیر جناب اقای هاشمی رفسنجانی در مورد رابطه با امریکا و اینکه ما باید بپذیریم که امریکا قدرت اول جهان است .جالب است گریزی بزنیم به وصیت نامه شهید رحمت غلامیان که پاسخی دندان شکن به سخنان اقای هاشمی داده اند:
وصیتم به شما دوستان و آشنایان –برادران بسیج وانجمن اسلامی- شورا- امت حزب الله ،هیچوقت از هیاهوی دشمنان نترسید ونگویید که دشمنان ما چه دارند وچه ندارند ،مگر ما نگفتیم که همیشه سلاح ایمان و توکل به خدا قویترین سلاح هاست .مگر ما نگفتیم خون در مقابل شمشیر پیروز است.
آیا از خود پرسیده اید که برای چه به دنیا امده ایدو چرا خدا به شما عقل وشعور داد؟
خداوند ما را به این صورت افرید وعقل وشعور داد .تا فردای قیامت از ما بپرسد که در این دنیا چه کردیم.مگر امامان وپیامبران ما نگفتند دنیا معبرو مزرعه ای است برای آخرت پس دنیایتان را آباد کنید تا فردای قیامت سربلند باشید.
1.حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»
2.روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»
3.امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند »
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »
4.رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها سلام میفرماید:« هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»
5.روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»
اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.